نحوه دریافت حکم جلب
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که شخصی با امتناع از پرداخت دِین خود، اصطلاحا بخواهد مالتان را بالا بکشد. در چنین مواردی، احتمالا اولین فکری که به ذهنتان میرسد گرفتن حکم جلب متهم است. اما یادتان باشد که این دستور در پروندههای حقوقی مانند اختلافهای مالی، طلاق و… به سادگی صادر نمی شود و مدت زمانی طولانی نیاز دارد تا به مرحله جلب برسد. اما در پروندههای کیفری مانند کلاهبرداری، سرقت و… سریعا صادر می شود.
انواع دستور جلب
- دستور جلب عادی: زمانی که نشانی متهم را می دانیم، قاضی پیگیری دستور جلب را به یک مرکز مشخص ابلاغ می کند و فقط آن مرکز اجازه پیگیری جلب دارد.
- دستور جلب سیار: زمانی که نشانی محل زندگی متهم را نمی دانیم، قاضی پیگیری دستور جلب را به تمام مراکز قضایی پیگیری دستور جلب صادر می کند.
انواع دستور جلب در دعاوی
- دستور جلب حقوقی: پس از قطعیت حکم و صدور اجرائیه و امتناع محکوم علیه از پرداخت، در صورتی که محکوم علیه مالی نداشته باشد یا شاکی از آن اموال مطلع نباشد .
- ماده 3 قانون محکومیتهای مالی: تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن اعسار یا جلب رضایت محکوم له، به در خواست محکوم له، دادگاه دستور جلب وی را صادر می کند و قاضی راسا نمی تواند دستور جلب صادر کند به منظور ادای دین و اجرای حکم است و مجازات محسوب نمی شود.
- دستور جلب کیفری:
- اگر متهم در مرحله تحقیقات برای ارائه توضیحات حاضر نشود به دستور مقام قضایی ( بازپرس یا دادیار) جلب می شود. به دلیل عدم حضور متهم برای توضیح است، به دلیل یا گناهکاری یا اجرای حکم نیست و مرجع قضایی راساً دستور جلب صادر می کند.
- پس از اثبات مجرمیت و قطعی شدن حکم دادگاه کیفری اول دعوت محکوم علیه برای اجرای حکم و سپس دستور جلب صورت می گیرد.
انواع حکم دادگاه
براساس قانون آیین دادرسی مدنی حکمی که از سوی دادگاهها ابلاغ میشود چهار نوع است؛
- حکم اعلامی و تاسیسی
- حکم حضوری و غیابی
- حکم نهایی و غیر نهایی
- حکم قطعی و غیر قطعی
پس تصمیمی که دادگاه میگیرد و در صورتی حکم صادر میشود که دارای دو شرط زیر باشد؛
- تصمیم دادگاه درباره ماهیت دعوایی که بین دونفر شکل گرفته، باشد.
- تصمیم دادگاه مبنی بر اتمام دعوایی که بین دو نفر شکل گرفته، باشد.
تفاوتهای حکم و قرار چیست؟
- حکم می تواند حضوری یا غیابی باشد ولی قرار اینگونه نخواهد بود.
- در نتیجه ی حکم میتوان تجدید نظر کرد اما قرار غیرقابل تجدید نظر است (مگر قانون اجازه تجدید نظر داده باشد).
- حکم از سوی دادگاه است ولی قرار علاوه بر آن از سوی مدیر دفتر هم صادر میشود.
- حکم نیاز به دادخواست دارد ولی قرار نه.
حکم جلب مهریه در چه مواردی صادر می شود؟
درصورتی که زوجه نسبت به مطالبه و به اجرا گذاشتن مهریه اقدام نماید و بعد از صدور حکم قطعی زن باید درخواست صدور اجرائیه نماید و اموالی را از مرد معرفی و توقیف اموال برای مهریه میکند. اگر زن نتواند اموالی را برای توقیف معرفی کند یا اموالی نداشته باشد، مرد یک ماه فرصت دارد که دادخواست اعسار از پرداخت مهریه به دادگاه صادر کننده رای تقدیم کند.
درصورت تقدیم دادخواست اعسار از پرداخت مهریه، ظرف مدت یک ماه از صدور اجراییه امکان جلب شوهر تا پایان تعیین تکلیف قطعی دادگاه در خصوص اعسار مهریه وجود ندارد. در صورتی که حکم بر اعسار مرد صادر و مهریه به صورت اقساط تعیین گردد، اگر شوهر پیش پرداخت مهریه و یا اقساط را (دو یا سه قسط معوقه) را پرداخت نکند، حکم جلب برای مهریه صادر می شود.
حکم جلب چک برگشتی کیفری
چک زمانی عنوان کیفری می گیرد که به روز باشد، یعنی شخص به نیت اینکه فرد صادر کننده در حسابش موجودی دارد از او یک چک به همان تاریخ روز می گیرد. در این هنگام در صورت عدم موجودی می توان شکایت کیفری مطرح نمود. حال اگر بعد از اینکه کیفری یا حقوقی بودن چک برگشتی را بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که چک برگشتی کیفری است، بایستی مراحل زیر انجام شود.
- با در دست داشتن برگه چک و گواهی عدم پرداخت به دادسرا مراجه شود.
- یک دادخواست مبنی بر شکایت چک برگشتی مطرح و به دادسرا ارائه دهید.
- برای برگه شکایت خود تمبر گرفته و روی آن بچسبانید.
- در مرحله آخر طبق روال عادی بعد از اینکه دادخواست خود را به دادسرا ارائه دادید در نهایت دادستان برای چک برگشتی حکم جلب صادر خواهد کرد.
نکته قابل توجه اینکه طرح شکایت کیفری و گرفتن حکم جلب فقط علیه “صادر کننده چک برگشتی” امکان دارد نه سایر اشخاص مثل ظهر نویس و ضامنان.
اعتراض به قرار منع تعقیب
گاهی بازپرس پس از رسیدگی به موضوع، برای متهم قرار منع پیگرد یا منع تعقیب صادر می کند؛ یعنی اعلام می کند که متهم یا به دلیل کافی نبودن دلایل یا به دلیل جرم نبودن عملی که به او نسبت داده شده است، قابل تعقیب نیست و باید رها شود. در این موارد، شاکی و دادستان حق تجدیدنظرخواهی واعتراض به این قرار را دارند.
وقتی که دادستان یا شاکی از این قرار تقاضای تجدینظر و به آن اعتراض کنند، برای رسیدگی به این اعتراض، پرونده به دادگاه خواهد رفت و دادگاه موارد را بررسی می کند و چنانچه به این نتیجه برسند که متهم قابل تعقیب است و قرار بازپرس دال بر غیر قابل تعقیب بودن متهم صحیح نیست، قرار بازپرس را نقض می کند و «قرار جلب به رسیدگی» صادر می شود. جلب به رسیدگی یا جلب به دادرسی یعنی اینکه دادگاه تشخیص می دهد که این پرونده باید دارای قرار مجرمیت وکیفرخواست باشد و قابل طرح در دادگاه است .
2نظر
پاسخ خود را بگذارید